پرنیان
ستایش مخصوص خدایی است که ماه خود را ماه رمضان ماه روزه / ماه اسلام/ماه پاکیزگی/ماه آزمایش/ ماه ماه به پا خاستن ماه نزول قرآن/ ماه هدایت مردم قرار داد. انا انزلناه فی لیاه القدر خدایا ! بر محمد و خاندانش درود فرست و شناختن برتری این ماه و بزرگداشتن احترام و خودداری از انجام حرام را در آن به ما الهام فرما باغبانم ولی در باغ من جز نرگس نمی روید بنفشه ها از تاب شب شب های غیبت در اضطرابند و سوسن و یاسمن پیامبران حسن تو در گلزار خرامیدن را سرو از تو آموخت و جامه دریدن را غنچه از من عاشقم وجز نام تو ترجمانی برای عشق نیافتم سوختن پیشه ی من است اما نه به پای شمع های شب های رنگی در رثای پروانه های سوخته پر جمعه ها را دوست دارم نه چون از کار و مشغله فارغم چون همه را مشغول تو می بینم موسیقی همان تکرار موزون و ضرباهنگ نام تو در دستگاه شور است نوشتن نیکو صنعتی است اگر با میم آغاز شود و تا یاء بخرامد برگرفته از ندبه های دلتنگی رضا بابایی عفیفه پدرم گفت :گل از رنگ و لعابش پیداست و زن مو منه از طرز حجابش پیداست هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار کشیده است چون باغ بی دیوار از آسیب مصون نیست هیچ کس هم با نام آزادی دیوار خانه ی خود را بر نمی دارد و شب ها درب حیاط را باز نمی گذارد چون خطر رخنه ی دزد جدی است هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ در معرض دید رهگذران قرار نمی دهد چون خود جواهر ربوده میشود هر چیزی که نفیس تر باشد بیم ربودن آن بیشتر است و مواظبت از آن لازم تر اگر در شیشه ی عطر را باز بگذارند عطر آن می پرد اگر رشته ی مروارید را در صندوق نگذارند و در آن را نبندند ربوده می شود اگر در مقابل پنجره ی خانه ات توری نزنی از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود وقتی در خانه ی خود را می بندی یا پشت پنجره ی اتاقت پرده آویزان میکنی خانه ی خود را از ورود بیگانگان و نگاه های مزاحم حفظ کرده ای نه این که خود را در قید و بند حصار افکنده باشی . حجه الاسلام جواد محدثی امام علی "ع" زکات الجمال العفاف عفت و پاکی زکات زیبایی است مناجات مشتاقان خدایا! اگر توشه ام برای پیمودن راه به سوی تو کم است ولی گمانم برای توکل به تو نیکوست اگر گناهم مرا از عذاب تو ترسانیده است ولی امیدم به من مژده ی ایمنی از انتقامت را می دهد. اگر گناهم مرا در مسیر کیفرت قرار داده است ولی اعتماد خوبی که به تو دارم مرا به پاداش نیکت آگاه کرده است اگر بی خبری مرا از آمادگی برای دیدارت به خواب فرو برده است ولی معرفت به بزرگواریت مرا بیدار نموده است اگر زیاده روی در نافرمانیت میان من و تو را تیره کرده است ولی مژده ی آمرزش و خشنودیت مرا به همدمی با تو کشانیده است به تابش های جمالت و انوار ذات مقدست از تو می خواهم و برای جلب عواطف مهر و احسانت به درگاهت زاری می کنم که گمانم را واقعیت بخشی در مورد آن چه به تو آرزومندم از بخشش فراوان و احسان نیکو در مورد نزدیکی به تو و بهره مندی از تماشای جمالت. والشمس قال الرسول الله:لا تذهب الدنیا حتی یقوم بامر امتی رجل من کما ملئت ظلما و جورا دنیا به پایان نرسد تا این که امور امت من را مردی از و زمین را از عدل و داد از ظلم و جور پر شده باشد. "قد افلح المومنون" در انتظارم آن لحظه را مهربان سرور! یا خلیفه الله! ملیحه آقایی زاده خدایا
آیا میشود که مرا هم از کسانی قرار دهی که از این و اهل آن هستی نذر امام جواد
وصف آیینه کار شاعر نیست
مرهم و زخم در نگاه شماست
با یقین می رسم به این معنی
کفر را جذبه های لبخندت
سید حمید رضا برقعی به نام خالق فصلها حالا با خیال راحت میتونم برم خونمون بسم رب مهدی تصویر یک بهار تماشایی امید آسمانی من مهدی بردار این حصار جدایی را نیزارهای وحشی دریایی آسیه رحمانی زمان دعا ی فرج بعد ازهرنماز روز عاشورا شب نوزدهم روز غدیر و زوال هر محنت روز نیمه شعبان شب ها و روز های متبرکه پیش از دعا برای خود و خانواده برگرفته از کتاب مکیال خُم انتظار بر ذکر تشهد و قنوتت ای روح دعا! سلام، مهدی محبوب خدا، سلام، مهدی عباس براتیپور دوستان شرح پریشانی من گوش کنید داستان غم پنهانی من گوش کنید قصه ی بی سر و سامانی من گوش کنید گفتگوی من و حیرانی من گوش کنید شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی ؟ سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟ روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم ساکن کوی بت عربده جویی بودیم عقل و دین باخته ?دیوانه ی رویی بودیم بسته ی سلسله ی سلسله مویی بودیم کس در آن سلسله غیر از من ودل بند نبود یک گرفتار از این جمله که هستند نبود نرگس غمزه زنش این همه بیمار نداشت سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت این همه مشتری و گرمی بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شدش من بودم باعث گرمی بازار شدش من بودم عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او داد رسوایی من شهرت زیبایی او بس که دادم همه جا شرح دلارایی او شهر پر گشت ز غوغای تماشایی او این زمان عاشق سر گشته فراوان دارد کی سر برگ من بی سر و سامان دارد؟ چاره این است و ندارم به از این رای دگر که دهم جای دگر دل به دل آرای دگر چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر بعد از این رای من این است و همین خواهد بود من بر این هستم و البته چنین خواهد بود ..... ? (دیوان وحشی بافقی)? از وبلاگ گوش کن با لب خاموش سخن میگویم متعلق به حسنا جون
تا بدرخشد و جلوه کند و چشم و دل برباید
هر چیزی که قیمتی تر باشد درصد مراقبت از آن بالاتر می رود
ولد الحسین یملاها عدلا
نسل حسین "ع" به دست گیرد
پر می سازد همان گونه که
همه میگویند "او خواهد آمد"
ومن باور کرده ام که خواهی آمد
درست به دقت آمدن بهار از پی زمستان
"و الصبح اذا تنفس".
آنان که معنای ولایت را می دانند
آنان که شعر زیبای حضور تو را
هزاران بار زمزمه کرده اند
آنان که در نماز خاشع اند
ودر قنوت تلاوت کنندگان
"اللهم کل لولیک......"
آن لحظه که کاعنات ظهور تو را فریاد می کنند
و تو بر دیوار رفیع کعبه تکیه می زنی
و صدای نازنین تو می پیچد که:
"الا یا اهل العالم انا بقیه الله"
وما خوب می دانیم که
"بقیه الله خیر لنا ان کنا مومنین"
و آنجاست که حکومت جهانی تو آغاز می شود
و مومنان دل خوش اند به تحقق
"جاء الحق و زهق الباطل"
که باطل نابود شدنی است.
"و الشمس والضحها"
که تو از خورشید درخشان تری
"والقمر اذا تلها"
که ماه رخسار تو
ماه پرستان را از دین خود بیرون خواهد کرد
و به ستایش تو خواهد نشاند.
"اننا الحامی ابدا عنک"
تا وجود جاویدان تو باشد
تا حکومت عدل گستر تو باشد
دست از دامان تو بر نمیداریم
که تو وارث خون خدایی
که تو منتقم آل محمدی
که تو مهدی به دین خدایی
وما بسیار شنیده ایم و خوانده ایم که
"و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین"
خدای مهربان
تو خود باب رجبیون را برای بهشت قرار دادی
تا رجبیون واقعی را از آن باب وارد بهشت کنی
خدای من
باب وارد بهشت می شوند؟
آیا میشود مرا هم از نماز گزاران و روزه داران
این ماه قرار دهی؟
آیا میشود مرا از معتفکین واقعی این ماه قرار دهی؟
آیا میشود مرا هم از کسانی قرار دهی که روزه ی رجب و
شعبان را به روزه ی ماه رمضان متصل می کنند؟
آیا میشود
آیا میشود
.
.
.خدایا
مهربانا
کریما
میخواهم معتکف درگاهت شوم
از دنیا و تعلقات آن خود را برهانم
میخواهم
میخواهم خود را وقف تو کنم
برای تو باشم
خالصانه به درگاه تو روی آورم
تو را به پاکی
به یگانگی
به
به هر آنچه که خود بهتر میدانی
بستایم
خدایا
یاریم کن
یاریم کن بالا ترین دعایم در ایام اعتکاف
آمدن آقایمان
ظهور منجیمان باشد
اللهم عجل لولیک الفرج
عاشقی را به وجد می آری
یوسفانه تبسمی داری
به کدامین ملیح رفتی
که چهره ای سبز و گندمی داری؟
از لب خود شنیدنی هستی
کاش می شد خودت بگویی که
از خودت چه تجسمی داری
حلقه ی اتحاد خوف و رجاست
بر سر مهربانی چشمت
مژه هایی تهاجمی داری
چارده نور واحدی یعنی
عشق از هر نظر خودت هستی
با خودت چه تفاهمی داری
چاره ای نیست جز مسلمانی
خنده کن یا مکارم الاخلاق
معجزات تبسمی داری
شکر خدا امتحانای ترم هم داره تموم میشه
یه تابستون ازاد و راحت و بی دغدغه داشته باشم
اما مگه میشه تابستون باشه و دغدغه نباشه
همین که پاتو میزاری خونه به این فکر می افتی که
این سه ماه رو چطور بگذرونم
کلاس ورزشی و آموزشی و
سیر مطالعاتی و مسافرت و
مهمونی و ...........
تامیای چشم رو هم بذاری تموم شده و
باید بری بشینی سر کلاس و دوباره
ترم از نو شروع میشه و ........
مگه دروغ میگم
همینه دیگه
یعنی برای شما این جوری پیش نمی ره؟
شاید هم نمیره
اصلا چه بهتر که تابستون شما مثل مال
من نیست
البته من هم متحول شدم و یه تصمیم هایی گرفتم
میخوام این تابستون متفاوت از بقیه باشه
میخوام و همین میشه
آره میشه.
امید آسمانی
همراه آب و آینه میآیی
با یک بغل شکوفة صحرایی
من در نگاه سبز تو میجویم
ای آخرین ستاره کجا ماندی
در امتداد این شب یلدایی
مُردم ز بس که جمعه تو را خواندم
آخر کدام جمعه تو میآیی؟!
ای آخرین ذخیرة دانایی
در انتظار روی تو میمیرد
خورشید هر غروب به تنهایی
از آن دو چشم مست اهورایی
تا گل دهد به شوق تو ای خورشید
? ? ?
سرد است و مه گرفته و ابری باز
هر جمعه بیحضور تو ای موعود
گم گشته در توالی این تقویم
پایان انتظار و شکیبایی
آخرین ساعات هر روز
شب جمعه
صبح و شام
بعد ازهردو رکعت نماز شب
روز جمعه
ماه محرم
در قنوت نماز ها
روز دحو الارض
روز بیست و یکم رمضان
بعد از زیارت عاشورا
بعد از ذکر مصیبت سید الشهداء
بعد از تجدید هر نعمت
بعد از خطبه ی نماز جمعه
در سجده شکر
در سختی ها و گرفتاری ها
بعداز گریستن از ترس خدای متعال
تمام ماه رمضان
عید قربان
سوگند به زمزم نمازت
بر زمزمههای سوز و سازت
بر ذکر رکوع و بر سجودت
بر حال قیام و بر قعودت
بر بُهت خدایی سکوتت
خشت از خُم انتظار بردار
مه را ز خمار غم برون آر
Design By : Pichak |